قطعاً سناریوی پاره کردن عکس خمینی و نمایش اون از سیمای جمهوری اسلامی با چند هدف صورت گرفته.
هدف اول: با این سناریو نیروهای خودی رو دور هم جمع کنند تا با نمایش قدرت، استدلالی برای طرفداران عوام حکومت آورده باشن که "بله ! این سبزها مخالف خمینی هستن". البته باید گفت که در جنبش سبز 3 دیدگاه در مورد خمینی وجود داره: 1.کسانی که100درصد مخالفشن2.کسانیکه 100درصد موافقشن3.کسانیکه نظر خاصی نسبت بهش ندارن یا دستکم گروه میانه هستن.
صرفنظر از اینکه کدوم گروه بیشتر هستن تلاش حکومت با سناریوی عکس خمینی ، ایجاد شکاف در بین سبزها و درگیری درونی و گفتن این نکته بوده که سبزها با هم متحد و هم نظر نیستند و یا دستکم هدف محوری ندارند که باید در جواب گفت که تقلب در انتخابات بهترین هدف برای پیگیری هست و فراتر رفتن از اون که همانا برچیده شدن حکومت ظلم و جور بوده هم اجتناب ناپذیره و تا الان هم بخوبی داره جلو میره و سنگرهای نظامیان کودتاچی رو با دست خالی فتح میکنه.
هدف بعد همون مکر و حیله ی قدیمیه که توی این حکومت بارها دستاویز شده مثل قضیه ی کارناوال عاشورا در زمان انتخاب خاتمی در سال 76 و اون هم چیزی نیست جز دین و مقدسات. با دادن وجهه ی "تقدس" به خمینی و مسلم فرض گرفتن این موضوع ، تلاش کردند که وانمود کنن که جنبش سبز با دین سر ناسازگاری داره و خمینی رو در این بین جزء مقدسات بحساب آوردند چرا که هیچ دستاویز دیگه ای برای علم کردن پیدا نکردند و دلیلش هم بافت مذهبی جامعه است که تا حدودی اونها رو به این کار مطمئن کرد ولی چیزی رو که فراموش کردند این بود که قبلاً با پروژه ی کارناوال عاشورا دستشونو رو کرده اند و دستشون خالیه و از طرفی در بین جنبش سبز همه جور مرام ومسلک و دینی پیدا میشه از مسلمون گرفته تا مسیحی و غیر معتقد به دین و کلیمی و زرتشتی و در واقع این جنبش دغدغه دین و مقدسات رو نداره و انگیزه ای بمراتب قویتر داره که بمرور و با فشارهائی که بعد از انتخابات به جنبش وارد شده ، اهداف جدیدتر و البته بارورتر و قوام یافته تری پیدا کردند که جنبش رو به آینده ای که نظر همه ی اعضای جنبش رو تآمین کنه امیدوار شدند و اون هم چیزی جز برقراری حکومتی مردمی نیست.
البته باید بی آبروئی خامنه ای رو هم در این بین فراموش نکرد چرا که کسی برای خامنه ای تره هم خرد نمی کنه ولی ازخمینی استفاده میکنن تا موسوی و کروبی و خاتمی که از خمینی حمایت میکنن رو دروغگو جلوه بدن تا شاید از این طریق برای خودشون وجهه ای کسب کرده باشن که باید گفت زهی خیال باطل! اونقدر بی اعتبار شدن که دیگه کسی اعتنائی به عکس پاره ی خمینی هم نمیکنه .
هدف اول: با این سناریو نیروهای خودی رو دور هم جمع کنند تا با نمایش قدرت، استدلالی برای طرفداران عوام حکومت آورده باشن که "بله ! این سبزها مخالف خمینی هستن". البته باید گفت که در جنبش سبز 3 دیدگاه در مورد خمینی وجود داره: 1.کسانی که100درصد مخالفشن2.کسانیکه 100درصد موافقشن3.کسانیکه نظر خاصی نسبت بهش ندارن یا دستکم گروه میانه هستن.
صرفنظر از اینکه کدوم گروه بیشتر هستن تلاش حکومت با سناریوی عکس خمینی ، ایجاد شکاف در بین سبزها و درگیری درونی و گفتن این نکته بوده که سبزها با هم متحد و هم نظر نیستند و یا دستکم هدف محوری ندارند که باید در جواب گفت که تقلب در انتخابات بهترین هدف برای پیگیری هست و فراتر رفتن از اون که همانا برچیده شدن حکومت ظلم و جور بوده هم اجتناب ناپذیره و تا الان هم بخوبی داره جلو میره و سنگرهای نظامیان کودتاچی رو با دست خالی فتح میکنه.
هدف بعد همون مکر و حیله ی قدیمیه که توی این حکومت بارها دستاویز شده مثل قضیه ی کارناوال عاشورا در زمان انتخاب خاتمی در سال 76 و اون هم چیزی نیست جز دین و مقدسات. با دادن وجهه ی "تقدس" به خمینی و مسلم فرض گرفتن این موضوع ، تلاش کردند که وانمود کنن که جنبش سبز با دین سر ناسازگاری داره و خمینی رو در این بین جزء مقدسات بحساب آوردند چرا که هیچ دستاویز دیگه ای برای علم کردن پیدا نکردند و دلیلش هم بافت مذهبی جامعه است که تا حدودی اونها رو به این کار مطمئن کرد ولی چیزی رو که فراموش کردند این بود که قبلاً با پروژه ی کارناوال عاشورا دستشونو رو کرده اند و دستشون خالیه و از طرفی در بین جنبش سبز همه جور مرام ومسلک و دینی پیدا میشه از مسلمون گرفته تا مسیحی و غیر معتقد به دین و کلیمی و زرتشتی و در واقع این جنبش دغدغه دین و مقدسات رو نداره و انگیزه ای بمراتب قویتر داره که بمرور و با فشارهائی که بعد از انتخابات به جنبش وارد شده ، اهداف جدیدتر و البته بارورتر و قوام یافته تری پیدا کردند که جنبش رو به آینده ای که نظر همه ی اعضای جنبش رو تآمین کنه امیدوار شدند و اون هم چیزی جز برقراری حکومتی مردمی نیست.
البته باید بی آبروئی خامنه ای رو هم در این بین فراموش نکرد چرا که کسی برای خامنه ای تره هم خرد نمی کنه ولی ازخمینی استفاده میکنن تا موسوی و کروبی و خاتمی که از خمینی حمایت میکنن رو دروغگو جلوه بدن تا شاید از این طریق برای خودشون وجهه ای کسب کرده باشن که باید گفت زهی خیال باطل! اونقدر بی اعتبار شدن که دیگه کسی اعتنائی به عکس پاره ی خمینی هم نمیکنه .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر